لطفا یک روشنفکر برای من نادان خیلی ساده توضیح بدهد چگونه بی خشونت مردم ایران پیروز میشوند راستی شعار هم ندهید چون ، نادان هستم اما احمق نیستم ! من دیگه به تظاهرات سکوت اعتقادی ندارم تا ا بد ما را میکشند و دنیا هم از راه دور کار زیادی نمیتواند بکند
34 comments:
Anonymous
said...
شما متوانيد.از نضرات اتاق فکر جنبش اقايان مهاجرانی وشرکا يا از پيام هاي روزانه تئوريسن جنبش نبوی وسازگاراوشرکا يا از رئيس جمهور اصلاحات يا از نخست وزير امام يا از رئيس مجلس اصلاحات استفاده بکنيد .اگر جوابتان را نگرفتيد مي توانيد از حزب توده يا اکثريت بپرسيد
من یک روشنفکر نیستم والی همینقدر میدانم که با دانش بر همه چیز میتوان پیروز شد موضوغ اینجاست که ما تازه امدیم و طاقت نداریم و زود میخواهیم انقلاب کنیم و قدرت را تو دست بگیرم پیروزی در هر چیز نه تنها انقلاب زمان میخواهد اگر هم انقلابی زود به نتیجه برسد خیلی زودتر از آنکه به نتیجه برسد به قهقرا کشیده خواهد شد. بنابرین نصیحت من به شما این است که اول دانش خود را نسبت به این دولت و جنبش زیاد کن و هر دو را خوب بشناس هیچ چیز را چون فلان من یا رهبر گفته دربست قبول نکن بعد دانش خود را به دیگران بیاموز وقتی دانش اکثریت به حد قبول رسید هیچ احتیاجی به انقلاب نیست چون در ان هنگام تو و امثال تو و من احتیاجی به انقلاب نداریم چون به هدف رسیدیم .
اونایی که میگن نباید خشونت کرد همونایی اند که می گفتن انقلاب 57 خشن بود. اینا کسایی اند که یا طرفدار رژیم شاه و خمینی بوده اند و هستند و یا حتا یک روز هم توی خیابون ها برای اعتراض و تظاهرات نبوده اند. می بینید که هیچوقت هم خشونت رو تعریف نمی کنن. مثلن نمی گن اونیی که با چماق و تفنگ مردم رو می کشه خشنه یا اونایی که فریاد می زنند مرگ بر دیکتاتور؟ اینا هیچوقت به این پرسش هم جواب نمی دن که آیا اینهمه مردم توی خیابون چی می خوان؟ همینطور از سر دلخوشی اومدن بیرون یا یک خواست بزرگتر دارن؟اگر مردمی 8 ماهه که توی خیابونان و دارن اعتراض می کنن و کشته می شن معنی ش اینه که کاری بزرگ و هدفی بزرگ دارن. معنیش اینه که دارن انقلاب می کنن. دارن می گن که این رژیم رو نمی خوان. اگر اینطوره پس حق دارن فریاد هم بزنند و حتا با اونهایی که می خوان علنن بکشنشون گلاویز بشن. هر کس می گه آزادی با سکوت و لاس زدن ممکنه یک دروغگوست و یا هم احمق
به نظر من هم با دانش میتوان پیروز شد ولی شرط آن این است که همه نقاط ایران از شهرهای بزرگ گرفته تا کوچکترین دهات مردم امکان دسترسی به اطلاعات داشته باشند. منظور از اطلاعات هر گونه ان است. علمی سیاسی ورزشی اجتماعی. در این صورت سطح اگاهی عمومی و بلانتیجه انتظارات او بالامیرود. دیگر نمیشود با حرام و حلال و غیره سرش را شیره مالید. اینطوری شاید بعد از سه نسل از الان به بعد به سطح کشورهای دیگر رسید. سیاسیون کنونی هم تا ان موقع همه مرده اند. اما اگر هر کدام از ایرانیان در طول حیات کنونی خود و در زندگی الان بخواهند طعم آزادی را بچشند که البته حق انها هم هست باید همه با هم یکجا برخیزند. مثل آن روزی که همه میلیونی بیرون آمدند. هیچ چیزی نمیتواند مقابل این قدرت بایستد و باید فرار کند. شاید حتی یک روزه. به نظر من هر چقدر این تغییر ارامتر باشد به این جانیان که به مال و منال رسیده اند بیشتر وقت میدهد که تک تک هم سران جنبش را سر به نیست کند و هم مردم را. کسی هم به داد کسی نمیرسد. اینهمه بحث و جدلها را در اینترنت ملاحظه کنید. کار که به درازه کشید همه به حرف و نظر دادن میافتند و همه چی فلسفی میشود.
دوست من من هم گاهی چنان عصبی می شوم که دلم می خواهد با چماق بر سر این جماعت دروغ گو و مزور بکوبم ولی اگر چنین کردیم و کار به خشونت کشید کسانی رهبری ما را به عهده می گیرند که در خشونت استوار ترند و اهل فکر به عقب رانده می شوند و جاهل ها و خشک سر ها میدان دار می شوند اما رفتار عزیزان جنبش سبز کار را به آنجا رسانده که این بلا به قدرت طلبان تحمیل شده و به وضوح می توان دید که احمق ترین و کله خشک ترین افراد هم اکنون رهبری حکومت را بدست گرفته اند یعنی که این بساط به زودی به دست خودشان جمع خواهد شد اگر عزیزان ما به همین مبارزه ی مسالمت جویانه ادامه دهند این ها روز بروز منزوی تر خواهند شد و درگیری های درونی که در بین احمق ها اجتناب ناپذیر است کار را یکسره خواهد کرد
با خشونت خیلی سریعتر میشه پیروز شد. درست همونطور که یک کودک با خشونت، اسباببازیهایش را از یک کودک دیگر پس میگیرد
نمیخواهید رشد کنیم؟
شاید شما دوای درد ایران را فقط در تغییر رژیم میبینید. ولی باور کنید اینطور نیست. تغییر رژیم یا دولت تنها تسکینی موقت است. تجربههای تاریخی این را میگوید. به گذشته نگاه کنیم و درس بگیریم
دوست گرامی مردم از این رژیم بیش از اونچیزی که هست وحشت پیدا کردند، یک حباب تو خالی دور این رژیم رو فرا گرفته. بخشی از این حباب در محرم از بین رفت و باقیماندش هم در چهارشنبه سوری خواهد ترکید. برای همین هست که تمام نفوذیهاشون رو انداختن به جان جنبش که در روز چهارشنبه سوری قیامی انجام نگیره ولی این قیام انجام میگیره و مشت خالی رژیم بیش از پیش جلوی مردم باز میشه.
با شما از این جهت موافق هستم که این جماعت جز به زور از قدرت کنار نمیروند. ولی متاسفانه در حال حاضر استفاده از زور و خشونت شانس پیروزی را کاهش میدهد. دلیل آن افکار عمومی است. اگر شما یک جنایتکار باشید ولی جنایتهای خود را قانونی جلوه دهید (مثل کاری که حکومت به کمک صدا و سیما انجام میدهد) برنده میشوید. اما اگر یک جنایتکار را به سزای اعمالش برسانید ولی نتوانید افکار عمومی را قانع کنید، شما را تروریست جلوه میدهند و شکست میخورید. همان کاری که روز عاشورا کردند.
دیکتاتورها از مثلث نکبت (فقر-ترس-جهل)برای ادامه حکومتشون استفاده می کنند.اگر ما این مثلث را بشکنیم پیروزیم.باید از خودمون بپرسیم برای شکستن این مثلث در جامعه چکار کردیم.انقلاب اول در مغزها اتفاق بیفته.دغدغه های ما دقیقا همون چیزهاییه که روشنفکرها از قبل از مشروطه تا الان داشتن.به نظر من باید یک مبارزه بی امان کلا در طول زندگی برای شکستن مثلث نکبت در عین زندگی عادی ولذت بردن از زندگی انجام داد.شما با یک زندگی سالم وشاد بزرگترین خار در چشم فاشیستها هستی.
خیلی ساده است. من چیزهای را میخواهم که در جامعه تحقق بگیرد. دنبال شخص بخصوص یا مکتبی نیستم، ولی فکر میکنم که در جامعه که زندگی میکنم، مطبوعات باید آزاد باشن، دولت باید شفاف باشد،.... جنگ با کسی ندارم، ولی یک سری درخواست دارم که مطرح میکنم. این درخواستها اینقدر برایم مهم است که حاضرم برایش کشته بشم، ولی نمیخوام کسی را برایش بکشم. در ضمن اعتقاد دارم که روزی که باقی مردم هم به این نظریههای من برساند، دیگر هیچ نیروی نمیتونه جلوش را بگیرد. مثلا، روزی که همه ایرانیها از مجازات اعدام بیزار بشن، دیگه تا آخر زمان اعدام تو ایران نمیشه. ارزشها باید مثل نان شب برای مردم بشه تا معنی داشته باشه. و گار نه، خودتو داری گول مزنی. برای همین راه خشونت بجای مطرح کردن اصل موضوع، یک انحراف ایجاد میکنی و اصل رو از بین مرود.
واقعا راست میگی آخه یعنی چی بدون خشونت ما به پیروزی میرسیم هی اونا بکشند ما هم مدارا کنیم اگه روز عاشورا ۲ تا از این بسیجیهای حیوون کشته شده بودن و اونا میدیدن خشم مردم میتون دود مانشون را بر باد بده دفعهٔ دیگه این طوری هار نمیشدن و حداقل یک کمی هم اونا میترسیدن . منم اصلا این موضوع را نمیفهمم چرا همش مردم مدارا کنن . این همه کشتن واقعا باورم نمیشد فیلمای عاشورا را که میدیدم بعضیها واسه نیروی ضد شورش سینه سپر کرده بودن و هی بقیه را آروم میکردن آخه چرا؟تورو خدا واسه منم توضیح بدین؟
دوست عزیز،سلام .به چند دلیل،من با خوشنت مخالفم . نخست باید به این اشاره کنم رستاخیز سبز ایران چنان درخت تنومندی شده ،که فرماندهان و سرداران سرکوبگر هم دستشان بر روی ماشه میلرزد. این بزرگرین دست آورد،سبزهای ایران هست .خوشنتی که جایگزین خوشنت دگر شود ،ما را به سر انجام ،نمیرساند ،متاسفانه من موردی در جای ندیدم که خوشنتی جایگزین خوشنت دگر شود.به اضافه ما به ایران عشق میورزیم ،هدف مان این هست که طوری عمل کنیم به کشورآسیبی نرسد ،جام جم زرین در دستهای آلوده دوستان نادانی هست ،که به ایران فکر نمیکند ،یزدی ،جنتی ،مصباح یزدی ،احمد خا تمی ،ایران براشون مهم نیست،باور کن این چهار نکبتی که نام بردم ،ارزش یک تف دارند نه گلوله .تکلیف دگرانشان روشن هست . ۲.تنها هشت ماه مبارزه پیگیر ،رژیم را به فلاکت نشانده،درست هست که به اصطلاح حکومت میکنند ،ولی خواب ندارند ،تمامی روزها و ارزیشان را مصادره کردیم ،هزینه که ۲۲ بهمن به رژیم تحمیل کردیدیم ،کمتر از هزینه چند ماه جنگ ایران نبود . تازه ما آغاز کاریم،با روزهای ملی خودمان ،۱۴ اسفند ،۲۹ اسفند ،۱۳ نوروز ،ایران را سبز میکنیم .
فرمایشات شما بسیار منطقی و متین اما وقتی خشونت زیاد بشه مردم به تدریج جرأت خودشونو از دست میدن و حکومت تبدیل به دیکتاتوری نظامی خواهد شد مثل زمان استالین که با همین عملکرد به حکومت استبدادیش سالهای متمادی ادامه داد .
(sorry about English thing, I don't have FARSI fonts!) with all due respect to everyone who posted their comments, let me guess, you haven't lost anyone yet in the recent events, have you? I haven't neither. HOWEVER, I will not tell them how to feel. and I will not sit on my behind and say, yes, we have to be civilized. Don't be a hypocrite. Use your brain before a 15 year old spatter it with a Chinese baton on the street. you can't win the violence with more violence. but sitting down, waiting for a miracle, or worse, JUST WALKING DOWN the street saying, DEATH TO DICTATOR will gain you more bloodshed and more innocents killed. all I say is USE YOUR BRAIN. don't be a follower, be a leader. don't compete. and yes be strong, stronger than a kid with a AK-47. Am I saying beat that kid? maybe... maybe ...
دوست عزیز، در هیچ کجای دنیا حکومت در برابر شورشیان و کسانی که در مقابل حکومت مبارزهٔ مسلحانه میکنند نه تنها آرام نمینشیند بلکه شدیدا برخورد میکند و غالبا اعدام یا زندان طولانی یا تبعید میکند. حال تصور کن چنین بهانهای به دست رژیم جانی جمهوری اسلامی داده شود. اینها حتی به جرم عضویت در یک گروهک خیالی انجمن پادشاهی، اعدام میکنند، خیال میکنی اسلحه به دست بگیری میترسند و میروند؟؟ خودت قیاس کن، زور حکومت در مبارزهٔ مسلحانه بیشتر است یا مردم دست خالی. خودت حساب کن چند درصد از مردم حاضرند در شورش مسلحانه شرکت کنند، گول جمعیت میلیونی معترضین را نخور. همهٔ معترضین حاضر به جانفشانی نیستند. همهٔ معترضین کماندو و چریک و رزمنده نیستند. تجربه تاریخی در مورد مبارزهٔ مسلحانه ۲ چیز را ثابت کرده: ۱- یا به شدت سرکوب شده و منجر به شکست گردیده (قیام سیاهکل و...) ۲- در صورت پیروزی مبارزین، خودشان تبدیل به دیکتاتور و معضل برای آان کشور شده اند (مثل کوبا، شوروی و...) هیچ کشوری را در تاریخ سیاسی جهان پیدا نمیکنی که با مبارزهٔ مسلحانه و قیام خونین منجر به دمکراسی شده باشد. اشتباه نکنید، انقلاب ۵۷ در زمرهٔ مبارزات محض مسلحانه قرار نمیگیرد، و آن بخش از مبارزات که مسلحانه بوده، غالبا منجر به سرکوبشان شده است (آنچه در فیلمها و مردم سلاح به دست میبینید مربوط به روزهای آخر حکومت شاه است)، چیزی که شاه را زمین زد، مبارزات مدنی و اعتصابات سراسری (مثل شرکت برق و نفت و...) و تظاهرات میلیونی و همچنین حمایت غرب از وقوع انقلاب در ایران بود. پاشنهٔ آشیل یک نظام دیکتاتوری که تا دندان مسلح است و تا خرخره سرمایه دارد، مبارزات و اعتراضات مدنی است. اگر صبر لازم برای رسیدن به مقصد را نداریم، آن موضوع دیگری
سوال:اگر قرار هست جنبش به سمت خشونت برود چه فرقی بین حکومت سرکوبگر و جنبش خشونت گرا هست؟
2- بر فرض که همه نیروهای مخالف پذیرفتند که به این سمت بروند چه تضمینی هست که انقلاب به سمت هدف اصلی برود به عبارتی انقلاب به دست چه کسانی می افتد و چه تضمینی هست؟
3-یکی از اصلی ترین موارد مورد تایید جنبش نفی خشونت حکومتیست پس چطور خشونت جنبش قابل تایید هست؟ این پارادوکس چطور قابل تایید هست 4- آیا با خشونت جنبش می توان اطمینان داشت که ایران هم به پاکستان و امثالهم تبدیل نشود 5- آیا خشونت جنبش مهمترین توجیه حکومت برای خشونت بیشتر علیه جنبش نخواهد شد؟ تاریخ می تواند بهترین سرمشق جنبشها باشد.
سلام دوست عزيز من كسي هستم كه با تمام وجود سبز شده ام و گمان ميكنم بتوانم با شما گپي بزنم مبارزه خشونت آميز دو مشكل داره، يكي اين كه حكومت در خشونت و اسلحه از مردم جلوتره و قدرت سركوب داره، تو اين فضا اون پيروزه دوم اينكه فرض هم كه پيروز بشه ضمن اينكه هزينه زيادي براي مردم داره(جون يه آدم هم ارزش داره) چون با مبارزه مسلحانه پيروز شده قدرت بعد از پيروزي تو دست نظامي جماعته و به شهادت تاريخ هيچ تضميني وجود نداره كه اونو به مردم پس بده. من معتقدم قدرت حقيقي دست مردمه و اگه نااميد نشه و اراده كنه هيچ حكومتي قدرت مقابله نداره. چون قدرت حكومت بر پايه فريب و تطميع و قدرت نظاميه. اگه آگاه باشيم و همتمون بلند باشه و نترسيم قدرت نظامي هم بي اثر ميشه چون بازوي قدرت نظامي سربازه، سربازم جزء مردمه اگه پشتش به مردم گرم باشه به سرعت چرخش مي كنه.مثل بلايي كه ارتش سر شاه آورد. من روشنفكر نيستم، ولي توصيه مي كنم به آقاي ابوالحسن بني صدر ايميل بزنيد و بپرسيد البته با پروكسي. ab_banisadr@yahoo.de سايت روزنامه اش هم enghelabe-eslami.com
دوست من شما به چند تا نکته توجه نمی کنید : یکی اینکه فکر می کنید اگر دست به خشونت بزنید این رژیم به همین شکل و با همین قدرت باهاتون مبارزه می کنه ؟ خیر ! مطمئن باش با شروع مبارزه با خشونت رژیم تانک و مسلسل میاره و آنچنان میکشه که هیچ کاری نمیشه باهاش کرد ! ضمن اینکه کاملا هم می تونه این کشتار رو مشروع نشون بده چون یه عده دارند توی خیابون مسلحانه مبارزه می کنند . در این صورت شما با کدوم سلاح می خواهی با تک تیر اندارز ها و تانک و مسلسل رژیم مبارزه کنی ؟ در ثانی اگر فکر میکنی سید علی بد ترین دیکتاتور تاریخ هست کاملا در اشتباهی . من فقط یه چشمه از پینوشه می گم شما برو تا آخرش : پینوشه 100 هزار نفر از مخالفانش رو به بهانه سخنرانی و مصالحه توی یه استادیوم جمع کرد و همه رو به رگبار و بمب بست . اما همین آقا آخرش با مبارزات بدون خشونت مردم تسلیم شد و حاظر شد پای میز مذاکره با مردم بشینه. ضمنا مگه توی این 8 ماه شما انتظاری بیش از اینچیزی که اتفاق افتاد داری ؟ بابا ما توی این 8 ماه کل مشروعیت رژیم رو از بین بردیم . ترس عجیبی بر اندامشون انداختیم و خودشون هم میدونند که دیر یا زود سقوط خواهند کرد .
دوست من شما به چند تا نکته توجه نمی کنید : یکی اینکه فکر می کنید اگر دست به خشونت بزنید این رژیم به همین شکل و با همین قدرت باهاتون مبارزه می کنه ؟ خیر ! مطمئن باش با شروع مبارزه با خشونت رژیم تانک و مسلسل میاره و آنچنان میکشه که هیچ کاری نمیشه باهاش کرد ! ضمن اینکه کاملا هم می تونه این کشتار رو مشروع نشون بده چون یه عده دارند توی خیابون مسلحانه مبارزه می کنند . در این صورت شما با کدوم سلاح می خواهی با تک تیر اندارز ها و تانک و مسلسل رژیم مبارزه کنی ؟ در ثانی اگر فکر میکنی سید علی بد ترین دیکتاتور تاریخ هست کاملا در اشتباهی . من فقط یه چشمه از پینوشه می گم شما برو تا آخرش : پینوشه 100 هزار نفر از مخالفانش رو به بهانه سخنرانی و مصالحه توی یه استادیوم جمع کرد و همه رو به رگبار و بمب بست . اما همین آقا آخرش با مبارزات بدون خشونت مردم تسلیم شد و حاظر شد پای میز مذاکره با مردم بشینه. ضمنا مگه توی این 8 ماه شما انتظاری بیش از اینچیزی که اتفاق افتاد داری ؟ بابا ما توی این 8 ماه کل مشروعیت رژیم رو از بین بردیم . ترس عجیبی بر اندامشون انداختیم و خودشون هم میدونند که دیر یا زود سقوط خواهند کرد .
بهترین مبارزه در برابر رزیم مستبد آخوندی آگاهی دادن به تمامی مردم و در هر شرایط و هراس نداشتن از جو خفقانی است که در جامعه ایجاد کردند .در کوچه و برزن و در مغازه و تاکسی و... باید اعتراض و مخالف بودنمان با رزیم را بیان کنیم تا این ترس و هراس آرام آرام از بین مردم برداشته بشه .
اونا زورشون زیاد تره (مسلح اند، کله خر اند، و کل قوای نظامی و قضایی کشور پشتشونه!) و ما حرفمون منطقی تره و بهش ایمان داریم...خب، هر کس با صلاح خودش می جنگه... اگر ما وارد فاز خشونت نشیم، اونها برای مبارزه با ما مجبورند وارد با ما صحبت کنند، و اون وقته که هیچ برگ برنده ای ندارند...
نگاه کنیم به گاندی،مارتین لوتهر و ماندلا. برای اینکه بدون خشونت پیروز شد ، باید دشمن یک زره وجدان داشته باشه (که اینها ندارن). باید یک زره آزادی بیان وجود داشته باشه (که اینها نیمزارن).باید کلی اخبار و تبلیغات انجام بشه (که اینها جلوشو میگیرن ). با هیتلر نمیشه مثل گاندی جنگید.
خدمت دوستان عزيز .مردم ايران در100 سال اخير سه انقلاب بزرگ انجام داده اند .اما هر موقع خواست يه نتيجه برسد اخوند ها سر رسيند وانقلاب را به سرقت بردند . ياکودتا شد توسط رضا شاه ودر زمان مصدق کبير کودتا توسط امريکا .مردم ما هيچ موقع از ايسار وجان گذشتگی کم نگذاشتند.حال با توجع يه اين شرايط.اين حکومت ولايت تا داندان مسلح وقيه يه اين راحتی ها کنار نمی رود.اما قدرت عظيم مردمی را نبايد دست کم گرفت.واينکه ديگر اين حکومت پايگاه اچتماعی ندارد.اما نکته مهم ايامباره بدون خشونت مورد نظر اقايان موسوی وکروبی راه به کجا می برد.استحا له در درون اين نظام.کبوتر افعی کبوتر نمي زايد.اگر کمی بيشتر قيام عاشورا88 بيشتر مورد بحث وبرسی قرار دهيم خيلی از افقها روشن ميشود.در اخر برای داندان درد سراغ ميوه فروش نمی روند.
يک مسئله اساسی وحلقه گمشده در اين ميان رهبری جنبش است که بايد به ان بپرداريم.اقايان موسوی وکروبی ايا اين توان را دارنديا ميخواهندکه اين رژيم ولايت فقيه را تغير بدهند جواب نه است چرا که بارها اعلام کرده اند نه ميخواهند ونه خواستار ان هستند .مثل خاتمی که 8 سال در حکومت بود و به عنوان سوپاپ اين رژيم کار کرد قيام تير 78 يادمان نرود.بگفته تابش نماينده اين حکومت « نظام بايد از اقای موسوی تشکر کند که اين موج عظيم اجتماعی مخالف نظام را زيرچتر قانون اساسي نظام حفظ مي کند»حال بايد اين مسئله را شکافت که کی وچه جريانی مي تواند اين جنبش را به مقصد نهايی برساند .کسی که درد فقر را کشيده باشد فقر را می فهمد نه يک پولدار . خواهش ميکنم اگر در رد يا قبول اين مطلب نظری داريد با ارائه دليل وشناخت کافی موضوع را مورد کا لبد شکافی قرار بدهيد
این همان چیزی است که من در اولین گفتهایم به شما دوستان گفتم . این حالا و در این وب سایت داره انجام میشه و این چیزی نیست بجز مبادله دانش توسط مردمی که این وب سایت را میبینند و وارد صحبت میشند . این یک نوغ مبادله افکار و تجربیات است . آدمهای با تجربه برای جوانان تعریف میکنند که چه در جهان چه اتفاقاتی رخ داده و چه نتایجی داده . این تبادل افکار و نظائر سبب رشد افکار مردم خواهد شد . من با تمامی دوستانی که با خشونت مخالفند موافقم . به مراتب در تاریخ دنیا دیده شده که خشونت اگر هم پیروز بشه خیلی زود به بیراهه میرود . والی انقلابی که پیروزی که با تداوم و مقاومت و صبر به دست میاید آنقدر نیروی انسانی با تجربه و مطمئن پرورش داده که انتقال قدرت به آسانی میسر میشود . یک حقیقتی را اینجا به شما میخوام بگم شاید این ا وضا بیشتر برای همه روشنتر بشه. آیا شما میدانستید که در دوران تحصیل همانقدر که شما از معلم میترسیدید خود معلم هم شاید به همان اندازه از شما وحشت داشته. دوستان این را به شما قول میدهم که همان قدر که شما از رژیم میترسید همان اندازه بلکه بیشتر رژیم از شما میترسد. چرا ؟ نگاه کنید به کارهایی که رژیم در ظرف ۸ ماه گذشته انجام داده و آنهم فقط بخاطر اینکه از شما میترسد. برای مثال دستگیری گسترده و عجولانه قبل از ۲۲ بهمن . ریختن هزاران مرد تا دندان مسلح در خیابانها ، ان همه مخارج سنگین ۲۲ بهمن و غیره و غیره و اینها چیزی نیست به جزء ترس از مردم و انتقام مردم . بنابرین مردم نباید که چرا جنبش در این مدت کوتاه به نتیجه نرسیده نگران باشند و میخواهند با خشونت به نتیجه برسند . دوستان یک شبه نمیتوان راه یک ساله را پیمود . باید صبر و تامل داشت. شما یک درخت میوه بکارید، چند سال صبر میکنید تا ان درخت به میوه برسد؟ این نهال هنوز جوان است و هنوز راه زیادی مانده تا ثمر بدهد . حالا فقط باید آنرا آبیاری کرد ،نگهداری کرد، مواظب ان بود تا مبادا دزدان به ان آسیب برسانند تا روزی فرا رسد و ثمر ان را بچینیم دوستان صبور باشد شما تا حالا ۱۰۰% پیروز بودید و بگذارد که این نهال بچه های خود را خود تربیت کند ترقه بازی راه بر اندازی نیست. جان بازی عشاق نه چون بازی نرد است.
از گفتار منطقی شما واقعا لذت بردم و آتش عصبانیتم فروکش کرد و تقریبا مات شدم اما تا این جنبش به ثمر برسه خونهای بسیاری ریخته خواهد شد و این هست که منو نگران کرده .
سلام پستت رو که خوندم جو گرفتم که بیام کلی در مضرات خشونت و فواید مبارزه مستمر بگم. ییهو وقتی دیدم این همه آدم قبل از کلی این حرفا رو زدم فقط خوشحال شدم که بخش عمده ای از جنبش سبز اینقدر فهمیده هستند که بدون هیچ هدایتگری هم می تونن گلیم خودشون رو از آب بیرون بکشن. ممنون از همه تون و خدا نگهدار شما و ما و جنبش سبز
حتما خودت خوب میدونی که کارهای بزرگ و مهم احتیاج به برنامه ریزی دقیق، صبر و حوصله، پشتکار و تلاش مداوم و از همه مهمتر ایمان به خود و هدف انتخاب شده دارند. یک دلیل مهّم شکست و نرسیدن به اهداف، نداشتن باور و ایمان به خود و هدفهای انتخاب شده هست. بنا بر این خیلی مهمه که به آنچه میخوایم برسیم واقعا باور داشته باشیم و برای رسیدن به اون (مثل رسیدن به یک عشق رویا یی) بسو زیم.
به نظر من کارهای خیلی زیادی میشه کرد که تعدادی از اونها رو دوستان در کامنتهاشون نام بردن. من هم چندتا پیشنهاد دارم:
1. تشکیل هستههای مقاومت در محلات برای: - راه انداختن تظاهراتهای موضعی و ایذائی - افشا گری علیه مزدوران محلی رژیم - اخلال در روند کارهای رژیم در سطح محلّه - ارتباط با هستههای مقاومت در محلّههای دیگر و اقدامات مشترک - تشکیل هستهی مقاومت منطقه یا شهر
2. تبلیغ (اعلامیه، دیوار نویسی، اسکناس نویسی) و تشویق اعتصابات عمومی در مدارس و محلهای کار 3. ایجاد صندوقهای اعتصاب برای جامعه آوری کمکهای نقدی و تقسیم آن به اعتصاب کنندگانی که نیاز مندند 4. تبلیغ (اعلامیه، دیوار نویسی، اسکناس نویسی) و تشویق ارزشهای دموکراتیک و حقوق بشری.
با سلام مجدد به دوستان حالا که دنباله صحبتهای ما به روند مبارزه کشیده شده من به اونوان یک شهروند ایرانی اعتقاد به این دارم که در این موقعیت زمانی و در این مرحله از مبارزه افشاگری یکی از بهترین تسلیحات باشد . در این موقعیت زمانی که همه مردم داغ شنیدن اخبار هستند و همه افراد مسئول را با شک و تردید نگاره میکنند آنها آماده شنیدن اخبار داغ هستند . بنابرین یک افشاگری سیاسی یا اقتصادی دو نوع سود میاورد اول اینکه جنبش سبز را سبز تر میکند یعنی افراد جنبش در کارشان امیدوار تر میشوند دوم اینکه مردمی که به قول معروف دودل هستند را به طرف جنبش میکشاند. بنابرین هرگونه لغزش افراد مسئول و نمایندگان مجلس بخصوص را تحت نظر حتی اگر موضوغ حساس باشد آنرا زیر زربین بگیرید . کوچکترین خطا از هر کدام با جنجال داخلی و خارجی روبرو خواهد شد. این مسلم است که آنها سعی میکنند هر کاری را با پنهانکاری زیادتری انجام دهند . شاید بعضی از خلاف دست بردارند به هر حال همه از ترس رسوا شدن آهسته قدم بر میدارند و این جهنمی است باری آنها . به عقیده من این یکی از راههای به زانو در آوردن یا به راه درست کشده شدن آنهاست. موفقباشد
آگاهی دادن به هر قشر و از هر سنو سالی، باید از اهداف این جنبش عظیم و مفهوم دموکراسی تعریف مختصر و قابل درکی کرد که حتا یک پیرزن یا پیرمرد بی سواد یا یک بچه دبستانی در دور افتادهترین روستاها به اهمیت این جنبش پی ببرن.
برای انتشار این مفاهیم بهتره با هر کسی که در طی روز برخورد به وجود میاد از مغازه دار سر کوچه گرفته تا افراد توی تاکسی و یا در مهمونیهای معمولی دوست و فامیل، سر حرف رو باز کرد. من میبینم مردم حتا تو کوچه خیابون هم در مورد جنبش سبز به روی خودشون نمیارند یا شاید هم دیگه حوصلشون سر رفته. ولی همین که گفته بشه که این یک حرکت آروم و با استقامت هست یا این که چه جوری میشه نافرمانی مدنی کرد و امیدوار و هشیار بود، مردم یه جورای دلگرم میشن.
بهترین موردی که باید به اون پرداخت باز کردن فجایع اقتصادی که به سر مملکت داره میاد هست. مردم خودشون لمس میکنن اما اینکه مثلا یه بچهٔ مدرسهای یا یه فرد مسن بتونه درک کنه که چرخهٔ به باد دادن پول و نفت مملکت به پاکستان و لبنان و چین و خلاصه فروش دریای خزر به روسیه و یا واردات همین اجناس چینی که مردم بقیمت ارزون میخرن، چه لطمهای به زندگی حال و آینده اونا میزنه، خیلی آگاهی رو بالا میبره و بهتر با جنبش همراه میشه.
پخش سیدی هم فکر خوبیه البته باید خسته کنند نباشه و به صورت مداوم این اخبار و فیلمها تکثیر بشه. حتا به صورت صوتی منتشر بشه که تو ماشین به راحتی گوش بدن و به کارو زندگیشون هم برسن.
خلاصهٔ مطلب، آموزش آموزش و آموزش . بقیه همه وسیله است
34 comments:
شما متوانيد.از نضرات اتاق فکر جنبش اقايان مهاجرانی وشرکا يا از پيام هاي روزانه تئوريسن جنبش نبوی وسازگاراوشرکا يا از رئيس جمهور اصلاحات يا از نخست وزير امام يا از رئيس مجلس اصلاحات استفاده بکنيد .اگر جوابتان را نگرفتيد مي توانيد از حزب توده يا اکثريت بپرسيد
من یک روشنفکر نیستم والی همینقدر میدانم که با دانش بر همه چیز میتوان پیروز شد موضوغ اینجاست که ما تازه امدیم و طاقت نداریم و زود میخواهیم انقلاب کنیم و قدرت را تو دست بگیرم پیروزی در هر چیز نه تنها انقلاب زمان میخواهد اگر هم انقلابی زود به نتیجه برسد خیلی زودتر از آنکه به نتیجه برسد به قهقرا کشیده خواهد شد. بنابرین نصیحت من به شما این است که اول دانش خود را نسبت به این دولت و جنبش زیاد کن و هر دو را خوب بشناس هیچ چیز را چون فلان من یا رهبر گفته دربست قبول نکن بعد دانش خود را به دیگران بیاموز وقتی دانش اکثریت به حد قبول رسید هیچ احتیاجی به انقلاب نیست چون در ان هنگام تو و امثال تو و من احتیاجی به انقلاب نداریم چون به هدف رسیدیم .
شما به من بگید چطور با خشونت میشه به اینها پیروز شد. خشن تر از مجاهدین میخواهید. کلی آدم بودن سازمان یافته. همرو قتل عام کردن
اونایی که میگن نباید خشونت کرد همونایی اند که می گفتن انقلاب 57 خشن بود. اینا کسایی اند که یا طرفدار رژیم شاه و خمینی بوده اند و هستند و یا حتا یک روز هم توی خیابون ها برای اعتراض و تظاهرات نبوده اند. می بینید که هیچوقت هم خشونت رو تعریف نمی کنن. مثلن نمی گن اونیی که با چماق و تفنگ مردم رو می کشه خشنه یا اونایی که فریاد می زنند مرگ بر دیکتاتور؟ اینا هیچوقت به این پرسش هم جواب نمی دن که آیا اینهمه مردم توی خیابون چی می خوان؟ همینطور از سر دلخوشی اومدن بیرون یا یک خواست بزرگتر دارن؟اگر مردمی 8 ماهه که توی خیابونان و دارن اعتراض می کنن و کشته می شن معنی ش اینه که کاری بزرگ و هدفی بزرگ دارن. معنیش اینه که دارن انقلاب می کنن. دارن می گن که این رژیم رو نمی خوان. اگر اینطوره پس حق دارن فریاد هم بزنند و حتا با اونهایی که می خوان علنن بکشنشون گلاویز بشن. هر کس می گه آزادی با سکوت و لاس زدن ممکنه یک دروغگوست و یا هم احمق
به نظر من هم با دانش میتوان پیروز شد ولی شرط آن این است که همه نقاط ایران از شهرهای بزرگ گرفته تا کوچکترین دهات مردم امکان دسترسی به اطلاعات داشته باشند. منظور از اطلاعات هر گونه ان است. علمی سیاسی ورزشی اجتماعی. در این صورت سطح اگاهی عمومی و بلانتیجه انتظارات او بالامیرود. دیگر نمیشود با حرام و حلال و غیره سرش را شیره مالید. اینطوری شاید بعد از سه نسل از الان به بعد به سطح کشورهای دیگر رسید. سیاسیون کنونی هم تا ان موقع همه مرده اند. اما اگر هر کدام از ایرانیان در طول حیات کنونی خود و در زندگی الان بخواهند طعم آزادی را بچشند که البته حق انها هم هست باید همه با هم یکجا برخیزند. مثل آن روزی که همه میلیونی بیرون آمدند. هیچ چیزی نمیتواند مقابل این قدرت بایستد و باید فرار کند. شاید حتی یک روزه. به نظر من هر چقدر این تغییر ارامتر باشد به این جانیان که به مال و منال رسیده اند بیشتر وقت میدهد که تک تک هم سران جنبش را سر به نیست کند و هم مردم را. کسی هم به داد کسی نمیرسد. اینهمه بحث و جدلها را در اینترنت ملاحظه کنید. کار که به درازه کشید همه به حرف و نظر دادن میافتند و همه چی فلسفی میشود.
دوست من
من هم گاهی چنان عصبی می شوم که دلم می خواهد با چماق بر سر این جماعت دروغ گو و مزور بکوبم ولی اگر چنین کردیم و کار به خشونت کشید کسانی رهبری ما را به عهده می گیرند که در خشونت استوار ترند و اهل فکر به عقب رانده می شوند و جاهل ها و خشک سر ها میدان دار می شوند اما رفتار عزیزان جنبش سبز کار را به آنجا رسانده که این بلا به قدرت طلبان تحمیل شده و به وضوح می توان دید که احمق ترین و کله خشک ترین افراد هم اکنون رهبری حکومت را بدست گرفته اند یعنی که این بساط به زودی به دست خودشان جمع خواهد شد اگر عزیزان ما به همین مبارزه ی مسالمت جویانه ادامه دهند این ها روز بروز منزوی تر خواهند شد و درگیری های درونی که در بین احمق ها اجتناب ناپذیر است کار را یکسره خواهد کرد
با خشونت خیلی سریعتر میشه پیروز شد. درست همونطور که یک کودک با خشونت، اسباببازیهایش را از یک کودک دیگر پس میگیرد
نمیخواهید رشد کنیم؟
شاید شما دوای درد ایران را فقط در تغییر رژیم میبینید. ولی باور کنید اینطور نیست. تغییر رژیم یا دولت تنها تسکینی موقت است. تجربههای تاریخی این را میگوید. به گذشته نگاه کنیم و درس بگیریم
دوست گرامی مردم از این رژیم بیش از اونچیزی که هست وحشت پیدا کردند، یک حباب تو خالی دور این رژیم رو فرا گرفته. بخشی از این حباب در محرم از بین رفت و باقیماندش هم در چهارشنبه سوری خواهد ترکید. برای همین هست که تمام نفوذیهاشون رو انداختن به جان جنبش که در روز چهارشنبه سوری قیامی انجام نگیره ولی این قیام انجام میگیره و مشت خالی رژیم بیش از پیش جلوی مردم باز میشه.
http://rostamfarokhzad.blogspot.com
با شما از این جهت موافق هستم که این جماعت جز به زور از قدرت کنار نمیروند. ولی متاسفانه در حال حاضر استفاده از زور و خشونت شانس پیروزی را کاهش میدهد. دلیل آن افکار عمومی است. اگر شما یک جنایتکار باشید ولی جنایتهای خود را قانونی جلوه دهید (مثل کاری که حکومت به کمک صدا و سیما انجام میدهد) برنده میشوید. اما اگر یک جنایتکار را به سزای اعمالش برسانید ولی نتوانید افکار عمومی را قانع کنید، شما را تروریست جلوه میدهند و شکست میخورید. همان کاری که روز عاشورا کردند.
دیکتاتورها از مثلث نکبت (فقر-ترس-جهل)برای ادامه حکومتشون استفاده می کنند.اگر ما این مثلث را بشکنیم پیروزیم.باید از خودمون بپرسیم برای شکستن این مثلث در جامعه چکار کردیم.انقلاب اول در مغزها اتفاق بیفته.دغدغه های ما دقیقا همون چیزهاییه که روشنفکرها از قبل از مشروطه تا الان داشتن.به نظر من باید یک مبارزه بی امان کلا در طول زندگی برای شکستن مثلث نکبت در عین زندگی عادی ولذت بردن از زندگی انجام داد.شما با یک زندگی سالم وشاد بزرگترین خار در چشم فاشیستها هستی.
خیلی ساده است. من چیزهای را میخواهم که در جامعه تحقق بگیرد. دنبال شخص بخصوص یا مکتبی نیستم، ولی فکر میکنم که در جامعه که زندگی میکنم، مطبوعات باید آزاد باشن، دولت باید شفاف باشد،.... جنگ با کسی ندارم، ولی یک سری درخواست دارم که مطرح میکنم. این درخواستها اینقدر برایم مهم است که حاضرم برایش کشته بشم، ولی نمیخوام کسی را برایش بکشم. در ضمن اعتقاد دارم که روزی که باقی مردم هم به این نظریههای من برساند، دیگر هیچ نیروی نمیتونه جلوش را بگیرد. مثلا، روزی که همه ایرانیها از مجازات اعدام بیزار بشن، دیگه تا آخر زمان اعدام تو ایران نمیشه. ارزشها باید مثل نان شب برای مردم بشه تا معنی داشته باشه. و گار نه، خودتو داری گول مزنی. برای همین راه خشونت بجای مطرح کردن اصل موضوع، یک انحراف ایجاد میکنی و اصل رو از بین مرود.
واقعا راست میگی آخه یعنی چی بدون خشونت ما به پیروزی میرسیم هی اونا بکشند ما هم مدارا کنیم اگه روز عاشورا ۲ تا از این بسیجیهای حیوون کشته شده بودن و اونا میدیدن خشم مردم میتون دود مانشون را بر باد بده دفعهٔ دیگه این طوری هار نمیشدن و حداقل یک کمی هم اونا میترسیدن . منم اصلا این موضوع را نمیفهمم چرا همش مردم مدارا کنن . این همه کشتن
واقعا باورم نمیشد فیلمای عاشورا را که میدیدم بعضیها واسه نیروی ضد شورش سینه سپر کرده بودن و هی بقیه را آروم میکردن آخه چرا؟تورو خدا واسه منم توضیح بدین؟
دوست عزیز،سلام .به چند دلیل،من با خوشنت مخالفم .
نخست باید به این اشاره کنم رستاخیز سبز ایران چنان درخت تنومندی شده ،که فرماندهان و سرداران سرکوبگر هم دستشان بر روی ماشه میلرزد.
این بزرگرین دست آورد،سبزهای ایران هست .خوشنتی که جایگزین خوشنت دگر شود ،ما را به سر انجام ،نمیرساند ،متاسفانه من موردی در جای ندیدم که خوشنتی جایگزین خوشنت دگر شود.به اضافه ما به ایران عشق میورزیم ،هدف مان این هست که طوری عمل کنیم به کشورآسیبی نرسد ،جام جم زرین در دستهای آلوده دوستان نادانی هست ،که به ایران فکر نمیکند ،یزدی ،جنتی ،مصباح یزدی ،احمد خا تمی ،ایران براشون مهم نیست،باور کن این چهار نکبتی که نام بردم ،ارزش یک تف دارند نه گلوله .تکلیف دگرانشان روشن هست .
۲.تنها هشت ماه مبارزه پیگیر ،رژیم را به فلاکت نشانده،درست هست که به اصطلاح حکومت میکنند ،ولی خواب ندارند ،تمامی روزها و ارزیشان را مصادره کردیم ،هزینه که ۲۲ بهمن به رژیم تحمیل کردیدیم ،کمتر از هزینه چند ماه جنگ ایران نبود .
تازه ما آغاز کاریم،با روزهای ملی خودمان ،۱۴ اسفند ،۲۹ اسفند ،۱۳ نوروز ،ایران را سبز میکنیم .
فرمایشات شما بسیار منطقی و متین اما وقتی خشونت زیاد بشه مردم به تدریج جرأت خودشونو از دست میدن و حکومت تبدیل به دیکتاتوری نظامی خواهد شد مثل زمان استالین که با همین عملکرد به حکومت استبدادیش سالهای متمادی ادامه داد .
(sorry about English thing, I don't have FARSI fonts!)
with all due respect to everyone who posted their comments, let me guess, you haven't lost anyone yet in the recent events, have you?
I haven't neither.
HOWEVER, I will not tell them how to feel.
and I will not sit on my behind and say, yes, we have to be civilized.
Don't be a hypocrite. Use your brain before a 15 year old spatter it with a Chinese baton on the street.
you can't win the violence with more violence. but sitting down, waiting for a miracle, or worse, JUST WALKING DOWN the street saying, DEATH TO DICTATOR will gain you more bloodshed and more innocents killed.
all I say is USE YOUR BRAIN. don't be a follower, be a leader. don't compete. and yes be strong, stronger than a kid with a AK-47.
Am I saying beat that kid? maybe... maybe ...
دوست عزیز، در هیچ کجای دنیا حکومت در برابر شورشیان و کسانی که در مقابل حکومت مبارزهٔ مسلحانه میکنند نه تنها آرام نمینشیند بلکه شدیدا برخورد میکند و غالبا اعدام یا زندان طولانی یا تبعید میکند. حال تصور کن چنین بهانهای به دست رژیم جانی جمهوری اسلامی داده شود. اینها حتی به جرم عضویت در یک گروهک خیالی انجمن پادشاهی، اعدام میکنند، خیال میکنی اسلحه به دست بگیری میترسند و میروند؟؟ خودت قیاس کن، زور حکومت در مبارزهٔ مسلحانه بیشتر است یا مردم دست خالی. خودت حساب کن چند درصد از مردم حاضرند در شورش مسلحانه شرکت کنند، گول جمعیت میلیونی معترضین را نخور. همهٔ معترضین حاضر به جانفشانی نیستند. همهٔ معترضین کماندو و چریک و رزمنده نیستند. تجربه تاریخی در مورد مبارزهٔ مسلحانه ۲ چیز را ثابت کرده: ۱- یا به شدت سرکوب شده و منجر به شکست گردیده (قیام سیاهکل و...) ۲- در صورت پیروزی مبارزین، خودشان تبدیل به دیکتاتور و معضل برای آان کشور شده اند (مثل کوبا، شوروی و...)
هیچ کشوری را در تاریخ سیاسی جهان پیدا نمیکنی که با مبارزهٔ مسلحانه و قیام خونین منجر به دمکراسی شده باشد.
اشتباه نکنید، انقلاب ۵۷ در زمرهٔ مبارزات محض مسلحانه قرار نمیگیرد، و آن بخش از مبارزات که مسلحانه بوده، غالبا منجر به سرکوبشان شده است (آنچه در فیلمها و مردم سلاح به دست میبینید مربوط به روزهای آخر حکومت شاه است)، چیزی که شاه را زمین زد، مبارزات مدنی و اعتصابات سراسری (مثل شرکت برق و نفت و...) و تظاهرات میلیونی و همچنین حمایت غرب از وقوع انقلاب در ایران بود.
پاشنهٔ آشیل یک نظام دیکتاتوری که تا دندان مسلح است و تا خرخره سرمایه دارد، مبارزات و اعتراضات مدنی است. اگر صبر لازم برای رسیدن به مقصد را نداریم، آن موضوع دیگری
شما خاطرات راه دشوار آزادی را از نلسون ماندلا بخوانید نه همه اش از صحفه 662 به بعد حبیب
سوال:اگر قرار هست جنبش به سمت خشونت برود چه فرقی بین حکومت سرکوبگر و جنبش خشونت گرا هست؟
2- بر فرض که همه نیروهای مخالف پذیرفتند که به این سمت بروند چه تضمینی هست که انقلاب به سمت هدف اصلی برود به عبارتی انقلاب به دست چه کسانی می افتد و چه تضمینی هست؟
3-یکی از اصلی ترین موارد مورد تایید جنبش نفی خشونت حکومتیست پس چطور خشونت جنبش قابل تایید هست؟ این پارادوکس چطور قابل تایید هست
4- آیا با خشونت جنبش می توان اطمینان داشت که ایران هم به پاکستان و امثالهم تبدیل نشود
5- آیا خشونت جنبش مهمترین توجیه حکومت برای خشونت بیشتر علیه جنبش نخواهد شد؟
تاریخ می تواند بهترین سرمشق جنبشها باشد.
سلام دوست عزيز
من كسي هستم كه با تمام وجود سبز شده ام و گمان ميكنم بتوانم با شما گپي بزنم
مبارزه خشونت آميز دو مشكل داره، يكي اين كه حكومت در خشونت و اسلحه از مردم جلوتره و قدرت سركوب داره، تو اين فضا اون پيروزه
دوم اينكه فرض هم كه پيروز بشه ضمن اينكه هزينه زيادي براي مردم داره(جون يه آدم هم ارزش داره) چون با مبارزه مسلحانه پيروز شده قدرت بعد از پيروزي تو دست نظامي جماعته و به شهادت تاريخ هيچ تضميني وجود نداره كه اونو به مردم پس بده.
من معتقدم قدرت حقيقي دست مردمه و اگه نااميد نشه و اراده كنه هيچ حكومتي قدرت مقابله نداره. چون قدرت حكومت بر پايه فريب و تطميع و قدرت نظاميه. اگه آگاه باشيم و همتمون بلند باشه و نترسيم قدرت نظامي هم بي اثر ميشه چون بازوي قدرت نظامي سربازه، سربازم جزء مردمه اگه پشتش به مردم گرم باشه به سرعت چرخش مي كنه.مثل بلايي كه ارتش سر شاه آورد. من روشنفكر نيستم، ولي توصيه مي كنم به آقاي ابوالحسن بني صدر ايميل بزنيد و بپرسيد البته با پروكسي.
ab_banisadr@yahoo.de
سايت روزنامه اش هم
enghelabe-eslami.com
دوست من شما به چند تا نکته توجه نمی کنید :
یکی اینکه فکر می کنید اگر دست به خشونت بزنید این رژیم به همین شکل و با همین قدرت باهاتون مبارزه می کنه ؟
خیر ! مطمئن باش با شروع مبارزه با خشونت رژیم تانک و مسلسل میاره و آنچنان میکشه که هیچ کاری نمیشه باهاش کرد !
ضمن اینکه کاملا هم می تونه این کشتار رو مشروع نشون بده چون یه عده دارند توی خیابون مسلحانه مبارزه می کنند . در این صورت شما با کدوم سلاح می خواهی با تک تیر اندارز ها و تانک و مسلسل رژیم مبارزه کنی ؟
در ثانی اگر فکر میکنی سید علی بد ترین دیکتاتور تاریخ هست کاملا در اشتباهی . من فقط یه چشمه از پینوشه می گم شما برو تا آخرش :
پینوشه 100 هزار نفر از مخالفانش رو به بهانه سخنرانی و مصالحه توی یه استادیوم جمع کرد و همه رو به رگبار و بمب بست .
اما همین آقا آخرش با مبارزات بدون خشونت مردم تسلیم شد و حاظر شد پای میز مذاکره با مردم بشینه.
ضمنا مگه توی این 8 ماه شما انتظاری بیش از اینچیزی که اتفاق افتاد داری ؟
بابا ما توی این 8 ماه کل مشروعیت رژیم رو از بین بردیم .
ترس عجیبی بر اندامشون انداختیم و خودشون هم میدونند که دیر یا زود سقوط خواهند کرد .
دوست من شما به چند تا نکته توجه نمی کنید :
یکی اینکه فکر می کنید اگر دست به خشونت بزنید این رژیم به همین شکل و با همین قدرت باهاتون مبارزه می کنه ؟
خیر ! مطمئن باش با شروع مبارزه با خشونت رژیم تانک و مسلسل میاره و آنچنان میکشه که هیچ کاری نمیشه باهاش کرد !
ضمن اینکه کاملا هم می تونه این کشتار رو مشروع نشون بده چون یه عده دارند توی خیابون مسلحانه مبارزه می کنند . در این صورت شما با کدوم سلاح می خواهی با تک تیر اندارز ها و تانک و مسلسل رژیم مبارزه کنی ؟
در ثانی اگر فکر میکنی سید علی بد ترین دیکتاتور تاریخ هست کاملا در اشتباهی . من فقط یه چشمه از پینوشه می گم شما برو تا آخرش :
پینوشه 100 هزار نفر از مخالفانش رو به بهانه سخنرانی و مصالحه توی یه استادیوم جمع کرد و همه رو به رگبار و بمب بست .
اما همین آقا آخرش با مبارزات بدون خشونت مردم تسلیم شد و حاظر شد پای میز مذاکره با مردم بشینه.
ضمنا مگه توی این 8 ماه شما انتظاری بیش از اینچیزی که اتفاق افتاد داری ؟
بابا ما توی این 8 ماه کل مشروعیت رژیم رو از بین بردیم .
ترس عجیبی بر اندامشون انداختیم و خودشون هم میدونند که دیر یا زود سقوط خواهند کرد .
بهترین مبارزه در برابر رزیم مستبد آخوندی آگاهی دادن به تمامی مردم و در هر شرایط و هراس نداشتن از جو خفقانی است که در جامعه ایجاد کردند .در کوچه و برزن و در مغازه و تاکسی و... باید اعتراض و مخالف بودنمان با رزیم را بیان کنیم تا این ترس و هراس آرام آرام از بین مردم برداشته بشه .
اونا زورشون زیاد تره (مسلح اند، کله خر اند، و کل قوای نظامی و قضایی کشور پشتشونه!) و ما حرفمون منطقی تره و بهش ایمان داریم...خب، هر کس با صلاح خودش می جنگه...
اگر ما وارد فاز خشونت نشیم، اونها برای مبارزه با ما مجبورند وارد با ما صحبت کنند، و اون وقته که هیچ برگ برنده ای ندارند...
نگاه کنیم به گاندی،مارتین لوتهر و ماندلا. برای اینکه بدون خشونت پیروز شد ، باید دشمن یک زره وجدان داشته باشه (که اینها ندارن). باید یک زره آزادی بیان وجود داشته باشه (که اینها نیمزارن).باید کلی اخبار و تبلیغات انجام بشه (که اینها جلوشو میگیرن ). با هیتلر نمیشه مثل گاندی جنگید.
خدمت دوستان عزيز .مردم ايران در100 سال اخير سه انقلاب بزرگ انجام داده اند .اما هر موقع خواست يه نتيجه برسد اخوند ها سر رسيند وانقلاب را به سرقت بردند . ياکودتا شد توسط رضا شاه ودر زمان مصدق کبير کودتا توسط امريکا .مردم ما هيچ موقع از ايسار وجان گذشتگی کم نگذاشتند.حال با توجع يه اين شرايط.اين حکومت ولايت تا داندان مسلح وقيه يه اين راحتی ها کنار نمی رود.اما قدرت عظيم مردمی را نبايد دست کم گرفت.واينکه ديگر اين حکومت پايگاه اچتماعی ندارد.اما نکته مهم ايامباره بدون خشونت مورد نظر اقايان موسوی وکروبی راه به کجا می برد.استحا له در درون اين نظام.کبوتر افعی کبوتر نمي زايد.اگر کمی بيشتر قيام عاشورا88 بيشتر مورد بحث وبرسی قرار دهيم خيلی از افقها روشن ميشود.در اخر برای داندان درد سراغ ميوه فروش نمی روند.
يک مسئله اساسی وحلقه گمشده در اين ميان رهبری جنبش است که بايد به ان بپرداريم.اقايان موسوی وکروبی ايا اين توان را دارنديا ميخواهندکه اين رژيم ولايت فقيه را تغير بدهند جواب نه است چرا که بارها اعلام کرده اند نه ميخواهند ونه خواستار ان هستند .مثل خاتمی که 8 سال در حکومت بود و به عنوان سوپاپ اين رژيم کار کرد قيام تير 78 يادمان نرود.بگفته تابش نماينده اين حکومت « نظام بايد از اقای موسوی تشکر کند که اين موج عظيم اجتماعی مخالف نظام را زيرچتر قانون اساسي نظام حفظ مي کند»حال بايد اين مسئله را شکافت که کی وچه جريانی مي تواند اين جنبش را به مقصد نهايی برساند .کسی که درد فقر را کشيده باشد فقر را می فهمد نه يک پولدار . خواهش ميکنم اگر در رد يا قبول اين مطلب نظری داريد با ارائه دليل وشناخت کافی موضوع را مورد کا لبد شکافی قرار بدهيد
این همان چیزی است که من در اولین گفتهایم به شما دوستان گفتم . این حالا و در این وب سایت داره انجام میشه و این چیزی نیست بجز مبادله دانش توسط مردمی که این وب سایت را میبینند و وارد صحبت میشند . این یک نوغ مبادله افکار و تجربیات است . آدمهای با تجربه برای جوانان تعریف میکنند که چه در جهان چه اتفاقاتی رخ داده و چه نتایجی داده . این تبادل افکار و نظائر سبب رشد افکار مردم خواهد شد . من با تمامی دوستانی که با خشونت مخالفند موافقم . به مراتب در تاریخ دنیا دیده شده که خشونت اگر هم پیروز بشه خیلی زود به بیراهه میرود . والی انقلابی که پیروزی که با تداوم و مقاومت و صبر به دست میاید آنقدر نیروی انسانی با تجربه و مطمئن پرورش داده که انتقال قدرت به آسانی میسر میشود . یک حقیقتی را اینجا به شما میخوام بگم شاید این ا وضا بیشتر برای همه روشنتر بشه. آیا شما میدانستید که در دوران تحصیل همانقدر که شما از معلم میترسیدید خود معلم هم شاید به همان اندازه از شما وحشت داشته. دوستان این را به شما قول میدهم که همان قدر که شما از رژیم میترسید همان اندازه بلکه بیشتر رژیم از شما میترسد. چرا ؟ نگاه کنید به کارهایی که رژیم در ظرف ۸ ماه گذشته انجام داده و آنهم فقط بخاطر اینکه از شما میترسد. برای مثال دستگیری گسترده و عجولانه قبل از ۲۲ بهمن . ریختن هزاران مرد تا دندان مسلح در خیابانها ، ان همه مخارج سنگین ۲۲ بهمن و غیره و غیره و اینها چیزی نیست به جزء ترس از مردم و انتقام مردم . بنابرین مردم نباید که چرا جنبش در این مدت کوتاه به نتیجه نرسیده نگران باشند و میخواهند با خشونت به نتیجه برسند . دوستان یک شبه نمیتوان راه یک ساله را پیمود . باید صبر و تامل داشت. شما یک درخت میوه بکارید، چند سال صبر میکنید تا ان درخت به میوه برسد؟ این نهال هنوز جوان است و هنوز راه زیادی مانده تا ثمر بدهد . حالا فقط باید آنرا آبیاری کرد ،نگهداری کرد، مواظب ان بود تا مبادا دزدان به ان آسیب برسانند تا روزی فرا رسد و ثمر ان را بچینیم دوستان صبور باشد شما تا حالا ۱۰۰% پیروز بودید و بگذارد که این نهال بچه های خود را خود تربیت کند ترقه بازی راه بر اندازی نیست. جان بازی عشاق نه چون بازی نرد است.
از گفتار منطقی شما واقعا لذت بردم و آتش عصبانیتم فروکش کرد و تقریبا مات شدم اما تا این جنبش به ثمر برسه خونهای بسیاری ریخته خواهد شد و این هست که منو نگران کرده .
سلام
پستت رو که خوندم جو گرفتم که بیام کلی در مضرات خشونت و فواید مبارزه مستمر بگم. ییهو وقتی دیدم این همه آدم قبل از کلی این حرفا رو زدم فقط خوشحال شدم که بخش عمده ای از جنبش سبز اینقدر فهمیده هستند که بدون هیچ هدایتگری هم می تونن گلیم خودشون رو از آب بیرون بکشن.
ممنون از همه تون و خدا نگهدار شما و ما و جنبش سبز
دوست سبزم سلام!
حتما خودت خوب میدونی که کارهای بزرگ و مهم احتیاج به برنامه ریزی دقیق، صبر و حوصله، پشتکار و تلاش مداوم و از همه مهمتر ایمان به خود و هدف انتخاب شده دارند. یک دلیل مهّم شکست و نرسیدن به اهداف، نداشتن باور و ایمان به خود و هدفهای انتخاب شده هست. بنا بر این خیلی مهمه که به آنچه میخوایم برسیم واقعا باور داشته باشیم و برای رسیدن به اون (مثل رسیدن به یک عشق رویا یی) بسو زیم.
به نظر من کارهای خیلی زیادی میشه کرد که تعدادی از اونها رو دوستان در کامنتهاشون نام بردن. من هم چندتا پیشنهاد دارم:
1. تشکیل هستههای مقاومت در محلات برای:
- راه انداختن تظاهراتهای موضعی و ایذائی
- افشا گری علیه مزدوران محلی رژیم
- اخلال در روند کارهای رژیم در سطح محلّه
- ارتباط با هستههای مقاومت در محلّههای دیگر و اقدامات مشترک
- تشکیل هستهی مقاومت منطقه یا شهر
2. تبلیغ (اعلامیه، دیوار نویسی، اسکناس نویسی) و تشویق اعتصابات عمومی در مدارس و محلهای کار
3. ایجاد صندوقهای اعتصاب برای جامعه آوری کمکهای نقدی و تقسیم آن به اعتصاب کنندگانی که نیاز مندند
4. تبلیغ (اعلامیه، دیوار نویسی، اسکناس نویسی) و تشویق ارزشهای دموکراتیک و حقوق بشری.
پیروز باشید!
با سلام مجدد به دوستان حالا که دنباله صحبتهای ما به روند مبارزه کشیده شده من به اونوان یک شهروند ایرانی اعتقاد به این دارم که در این موقعیت زمانی و در این مرحله از مبارزه افشاگری یکی از بهترین تسلیحات باشد . در این موقعیت زمانی که همه مردم داغ شنیدن اخبار هستند و همه افراد مسئول را با شک و تردید نگاره میکنند آنها آماده شنیدن اخبار داغ هستند . بنابرین یک افشاگری سیاسی یا اقتصادی دو نوع سود میاورد اول اینکه جنبش سبز را سبز تر میکند یعنی افراد جنبش در کارشان امیدوار تر میشوند دوم اینکه مردمی که به قول معروف دودل هستند را به طرف جنبش میکشاند. بنابرین هرگونه لغزش افراد مسئول و نمایندگان مجلس بخصوص را تحت نظر حتی اگر موضوغ حساس باشد آنرا زیر زربین بگیرید . کوچکترین خطا از هر کدام با جنجال داخلی و خارجی روبرو خواهد شد. این مسلم است که آنها سعی میکنند هر کاری را با پنهانکاری زیادتری انجام دهند . شاید بعضی از خلاف دست بردارند به هر حال همه از ترس رسوا شدن آهسته قدم بر میدارند و این جهنمی است باری آنها . به عقیده من این یکی از راههای به زانو در آوردن یا به راه درست کشده شدن آنهاست. موفقباشد
آگاهی دادن به هر قشر و از هر سنو سالی، باید از اهداف این جنبش عظیم و مفهوم دموکراسی تعریف مختصر و قابل درکی کرد که حتا یک پیرزن یا پیرمرد بی سواد یا یک بچه دبستانی در دور افتادهترین روستاها به اهمیت این جنبش پی ببرن.
برای انتشار این مفاهیم بهتره با هر کسی که در طی روز برخورد به وجود میاد از مغازه دار سر کوچه گرفته تا افراد توی تاکسی و یا در مهمونیهای معمولی دوست و فامیل، سر حرف رو باز کرد. من میبینم مردم حتا تو کوچه خیابون هم در مورد جنبش سبز به روی خودشون نمیارند یا شاید هم دیگه حوصلشون سر رفته. ولی همین که گفته بشه که این یک حرکت آروم و با استقامت هست یا این که چه جوری میشه نافرمانی مدنی کرد و امیدوار و هشیار بود، مردم یه جورای دلگرم میشن.
بهترین موردی که باید به اون پرداخت باز کردن فجایع اقتصادی که به سر مملکت داره میاد هست. مردم خودشون لمس میکنن اما اینکه مثلا یه بچهٔ مدرسهای یا یه فرد مسن بتونه درک کنه که چرخهٔ به باد دادن پول و نفت مملکت به پاکستان و لبنان و چین و خلاصه فروش دریای خزر به روسیه و یا واردات همین اجناس چینی که مردم بقیمت ارزون میخرن، چه لطمهای به زندگی حال و آینده اونا میزنه، خیلی آگاهی رو بالا میبره و بهتر با جنبش همراه میشه.
پخش سیدی هم فکر خوبیه البته باید خسته کنند نباشه و به صورت مداوم این اخبار و فیلمها تکثیر بشه. حتا به صورت صوتی منتشر بشه که تو ماشین به راحتی گوش بدن و به کارو زندگیشون هم برسن.
خلاصهٔ مطلب، آموزش آموزش و آموزش . بقیه همه وسیله است
Post a Comment